معنی مثعنجر مثعنجر (مُ عَ جِ) روان، آب باشد یا اشک. (منتهی الارب) (آنندراج) (از محیطالمحیط). روان و جاری از آب و از اشک. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا