اسم استفهام در زمان است. (از اقرب الموارد)) (از محیطالمحیط). جهت سؤال از زمان. نحو متی نصراﷲ و نحو متی یجاری به. (از منتهی الارب). کی و چون. (آنندراج) (غیاث). ظرف غیرمتمکن است به معنی کی و چه هنگام و چه وقت و آن را مانند اسم استفهام استعمال می کنند و بدان سؤال از زمان می نمایند. مانند متی نصراﷲ، یعنی کی و چه هنگام است یاری خدا. (ناظم الاطباء) ، و جهت شرط و جزا نیز: متی تذهب اذهب و متی اضع العمامه تعرفونی. (از منتهی الارب). مانند اسم شرط که دو فعل را جزم کند: متی اضع العمامه تعرفونی، یعنی هر زمان عمامه بگذارم مرا می شناسید. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و متی ما یعنی هرگاه و هرکجا. (ناظم الاطباء). هرگاه. (آنندراج) : حضوری گر همی خواهی ازو غائب مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها. حافظ (دیوان چ قزوینی وغنی ص 2). ، حتی متی و یا الی متی یعنی تا کی و تا چند. (ناظم الاطباء) ، به معنی من، نحو اخرجها متی کمه. (از منتهی الارب). یکی از حروف است بمعنی من. (ناظم الاطباء). حرف است بمعنی ’من’ یا ’فی’ و ’این’ در لغت هذیل گویند اخرجها متی کمه، ای منه و ادخلها متی کمه، ای فیه. (از اقرب الموارد) ، به معنی وسط. نحو وضعه متی کمی، ای وسط کمی. (از منتهی الارب). اسمی است مرادف وسط: و ضعه متی کمی، ای فی وسطه. وسط و در میان در لغت هذیل. یقال و ضعته متی کمی، ای وسط کمی. (ناظم الاطباء)