جدول جو
جدول جو

معنی متقارن

متقارن
(مُ تَ رِ)
پیوسته شده و متحد گشته به یکدیگر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قرین شونده با هم. یار و یاور. ج، متقارنین. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به تقارن شود
لغت نامه دهخدا