معنی متفخذ متفخذ (مُ تَ فَخْخِ) کاهل و درنگ کننده و سپس مانده. (ناظم الاطباء). درنگ نماینده و سپس مانده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تفخذ شود لغت نامه دهخدا