معنی متشقق متشقق (مُ تَ شَقْ قِ) شکافته شونده و شکافته. (آنندراج). شکافته شدۀ به چندین جزء. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، برق روشن و تابان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). و رجوع به تشقق شود لغت نامه دهخدا