جدول جو
جدول جو

معنی متداول

متداول
(مُ تَ وِ)
فراگیرنده چیزی را نوبت به نوبت. (آنندراج). گروهی که چیزی را دست به دست می گردانند. و نوبت به نوبت فرامی گیرند، مأخوذ ازتازی، رایج. روان و معمول و معلوم. (ناظم الاطباء).
- متداول شدن، رایج شدن و معمول شدن. (ناظم الاطباء).
- متداول کردن، معمول و رایج کردن. (ناظم الاطباء). و رجوع به متداول و تداول شود
لغت نامه دهخدا