معنی متجسد متجسد (مُ تَ جَسْ سِ) تناورشده. (آنندراج). جسیم و تنور و استوار. (ناظم الاطباء). - غیر متجسد، بی جسم و مجرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تجسد شود لغت نامه دهخدا