جدول جو
جدول جو

معنی مبلع

مبلع
(مَ لَ)
حلق. (منتهی الارب) (آنندراج) (از محیطالمحیط). محل بلع وگلو و حلق. (ناظم الاطباء). حلق. بلعم. بلعوم. آنجای از گلو که غذا را بلع کند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مجرای طعام. حلق. (از اقرب الموارد) ، سوراخ مبال و آبریز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، سوراخ کاریز. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا