جدول جو
جدول جو

معنی مبغوض

مبغوض
(مَ)
دشمن داشته شده. (آنندراج) (ناظم الاطباء). در تداول فارسی زبانان بمعنی مبغض است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
نام او محبوب از ذات ویست
نام این مبغوض ز آفات ویست.
مولوی.
و آفرید او وصفهای عارضی
که کسی مبغوض می گردد رضی.
مولوی.
و رجوع به نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز شمارۀ 10 سال اول ص 39 شود
لغت نامه دهخدا