معنی مبسط مبسط (مِ سَ) هر جایی که در آن بساط و فرش گسترده باشند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) (از اشتینگاس) ، اسم آله، من بسطت القرحه، ای شققتها. (بحرالجواهر). آلتی که با آن قرحه را بشکافند و باز کنند لغت نامه دهخدا