از مبره عربی، نیکوکاری. برّ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کار نیک. عمل خیر. نیکی. اعمال نیک. احسان: تا هر کسی را مبرتی و نظری و نیکویی فرمایم. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 95). شیر فرمود که اینجا مقام کن تا از... مبرت... ما نصیب تمام یابی. (کلیله و دمنه). و مبرتهای فراوان واجب داشت. (کلیله و دمنه). مال فراوان بر سبیل مبرت و قضای حق التجاء... بدست او روان کرد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 ص 385). ثمرۀ خردمندان امین که حق احسان و مبرت به حسن معاملت نگاه دارند. (مرزبان نامه ص 272). و رجوع به ’مبره’ شود