معنی مبخوق مبخوق (مَ) رجل مبخوق العین، یک چشم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اعور. (ذیل اقرب الموارد). یک چشم. اعور. بخیق. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) لغت نامه دهخدا