جدول جو
جدول جو

معنی مای

مای
نام یکی از رایان و برزگان هند، (برهان)، نام یکی از رایان هند، (ناظم الاطباء)، پادشاهی در هندوستان، (از فهرست ولف)، نام پادشاه سندلی به هند برادر جمهور و پدر طلحند و عم گو (در شاهنامه)، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
یکی بد برادر مر این شاه را
خردمند و شایستۀ گاه را
کجا نام آن نامور مای بود
به دنبر نشسته بت آرای بود،
(شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2472)،
ز دنبر بیامد سرافراز مای
به تخت کیان اندر آورد پای،
(شاهنامه ایضاً ص 2472)،
بدان چندگه مای بیمار گشت
دل جفت پردرد و تیمار گشت،
(شاهنامه ایضاً)،
ز گور مانی تدبیر او تباه کند
فسون و جادوئی جادوان مای به مای،
فرخی (دیوان ص 371)
لغت نامه دهخدا