درپس و درعقب و ازپی و درپی. (ناظم الاطباء). آنچه پس از چیزی باشد. (از آنندراج). آنچه در پس چیزی قرار دارد. مابعد. عقب. پشت سر، آن روی و آن طرف. (ناظم الاطباء) ، به معنی ماسوا نیز آمده. (آنندراج) ، برتر. بالاتر. افزون تر: جهانی کان جهان عاشقان است جهانی ماورای نار و نور است. عطار. پرتو نور از سرادقات جلالش از عظمت ماورای فکرت دانا. سعدی. وصفت کل ملیح کماتحب و ترضی محامد تو چه گویم که ماورای صفاتی. سعدی. بشر ماورای جلالش نیافت بصر منتهای کمالش نیافت. سعدی