جدول جو
جدول جو

معنی لوط

لوط
(سُ را)
لواطه. (منتهی الارب). عمل قوم لوط کردن. کار قوم لوط کردن، گل اندود کردن حوض را. به گل درگرفتن و اندودن حوض را. (منتخب اللغات). حوض به گل کردن. (تاج المصادر) ، چسبیدن به دل و دوست گردیدن. (منتهی الارب). وادوسیدن. (زوزنی). وادوسیدن دوستی به دل. (تاج المصادر) ، تیر انداختن بر کسی، چشم زخم رسانیدن، لاحق گردانیدن کسی را به کسی، پنهان کردن چیزی را، ستیهیدن در چیزی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا