لر، ناحیتی وسیع است میان اصفهان و خوزستان و جزء خوزستان محسوب میشود، رجوع به لر شود، (معجم البلدان) : و در مصاحبت امیر ارغون مشاهیر و معتبران خراسان و عراق و لور و آذربایجان و شیروان، (جهانگشای جوینی)، و کوهی هست میان فارس ولور که آن را تنگ تکو گویند، (جهانگشای جوینی ص 113)، از لور و شول و فارس صدهزار مرد پیاده جمع کنیم، (جهانگشای جوینی ص 117)، به جانب آذربایجان فرستاد و از آن قلاع ملاحده و روم و گرج و ارمن و لور و کرد همچنین، (جامعالتواریخ رشیدی)، نام گروهی از مردم صحرانشین، لر، رجوع به لر شود: جهان آسوده شد از دزد و طرّار ز کرد و لور و ازره گیر و عیار، فخرالدین اسعد (ویس و رامین) دهی جزء دهستان دیلمان بخش سیاهکل دیلمان شهرستان لاهیجان، واقع در نه هزارگزی جنوب باختری دیلمان، کوهستانی و سردسیر، دارای 514 تن سکنه، آب آن از چشمه سار، محصول آنجا غلات و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2) نام کرسی آرندیسمان (هت -سائون) واقع در سی هزارگزی مشرق وزول به فرانسه، دارای راه آهن و 6062 تن سکنه