معنی لنباندن لنباندن (خُ گِ رِ تَ) در تداول عوام، به آهستگی. باتأنی. باکاهلی. مس ّ و مس ّ: پس نشست و نوشت بامس مس قصه را چند صورت مجلس. ملک الشعراء بهار (دیوان ج 2 ص 107). رجوع به مس ومس شود لغت نامه دهخدا