معنی لک لک (سُ) زدن کسی را، کوفتن، مشت بر پشت گردن کسی زدن، زدن و راندن و دور کردن، باز و جدا کردن گوشت را از استخوان. (منتهی الارب) ، مهر شکستن ؟ (زوزنی) لغت نامه دهخدا