معنی لقم لقم (سَخ خ) بستن دهانۀ راه و جز آن را و بند کردن. (منتهی الارب). سدّ فم الطریق و غیره. (تاج المصادر). دهانۀراه بستن. (منتخب اللغات) ، شتاب و سبک خوردن. (منتهی الارب) ، لقمه فروبردن. (تاج المصادر). لقم الخبز، نان را لقمه کردن. (دزی) لغت نامه دهخدا