معنی لقاح
- لقاح (لَ)
- آنچه بدان خرمابن را گشنی دهند. آنچه نخل را بدان گشنی دهند. نبیغ، غورۀ خرمابن نر. (منتهی الارب). نروی خرما. (مهذب الاسماء). گشن خرما. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) : لقاح نخل، گشن نخل، گروهی از مردم سرکش که فرمانبر پادشاه نباشند. یا آنان که در جاهلیت گاهی نوبت سبا نرسید آنها را. (منتهی الارب).
