جدول جو
جدول جو

معنی لصب

لصب
(زَ وَ)
چسبان گردیدن انگشتری در انگشت و نجنبیدن آن. (منتهی الارب). استوار شدن شمشیر در نیام، چنانکه نتوان برکشیدن. (منتهی الارب). شمشیر در نیام و انگشتری در انگشت گرفتن. (تاج المصادر). سخت شدن شمشیر در نیام. (زوزنی) ، برچفسیدن گوشت بر استخوان از لاغری. (منتهی الارب). پوست در تن گرفتن از نزاری. (تاج المصادر)
لغت نامه دهخدا