جدول جو
جدول جو

معنی لشتن

لشتن
(خُ پَ دَ)
لیشتن. لیسیدن. (برهان) (جهانگیری). زبان بر چیزی مالیدن. لستن:
لشتند آستانت بزرگان و مهتران
چون یوز پیر لشته به لب کاسۀ پنیر.
سوزنی (از جهانگیری).
و امروز لیشتن متداول است: مثل انگشت لیشته، سخت فقیر
لغت نامه دهخدا