معنی لس
- لس (زَ بَ رَ)
- خوردن. (منتهی الارب) (تاج المصادر) (زوزنی) ، لیسیدن، به پتقوز برکردن ستور گیاه را. (منتهی الارب). نتفته بمقدم فمها فی عباره اخری اخذته باطراف لسانها. (افرب الموارد). گرفتن دابه گیاه به دندان. (زوزنی). خوردن ستور علف را. (منتخب اللغات)
