لژم. لجن که گل سیاه ته حوضها و لای بن تالابها باشد. (برهان). گل تیره را گویند که در بن حوضها و کولابها و سیه آبها بهم رسد و آن را لجن نیز خوانند. گل سیاه که در تک حوض و جوی و آبهای خفتۀ سنگین پدید آید. لجن آغشته بود به گل ؟ (لغت نامۀ اسدی) : کردم تهی دو دیده براو من چنانک رسم (کذا) تا شد ز اشکم آن زمی خشک چون لژن. عسجدی. آب ناخورده ازین برکۀ نیلوفرگون همچو نیلوفر تا فرق چرا در لژنم. اثیر اخسیکتی