معنی لخم لخم (زَ) بریدن، طپانچه زدن، لخم وجه فلان، بسیار شد گوشت روی او و درشت و سطبر گردید. ابن درید گوید: هو فعل ممات. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا