جدول جو
جدول جو

معنی لبیش

لبیش
(لَ)
لواشه. حلقه ای باشد از ریسمان که بر لب اسبان و خران بدنعل گذارند و پیچند و نعل کنند. (برهان) (آنندراج). دهانگیر اسب بود. لبیشه. لویشه. لبیشن:
تو نبینی که اسب توسن را
بگه نعل برنهند لبیش.
عنصری
لغت نامه دهخدا