جدول جو
جدول جو

معنی لازوق

لازوق
لزوق، مرهمی که تا به شدن جراحت چسبان باشد، (منتهی الأرب)، دوائی که بر ریش نهند و بر جای بگذارند تا برء: یا موضع رگ را به داروی لازوق و پشم خرگوش ببندند، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)،
سریش
لغت نامه دهخدا