- لازوق
- چسبنده چسبنده، مرهمی که بر جراحت گذارند تا موقعی که بهبود یابد: یا موضع رگ را بداروی لازوق وپشم خرگوش ببندند
معنی لازوق - جستجوی لغت در جدول جو
- لازوق
- چسبنده، مرهمی که بر جراحت گذارند تا موقعی که بهبود یابد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دوسنده بر چسبنده چسبنده دوسنده لازب
چسبدارو چسبدگی دوسندگی چسبیدن دوسیدن، چسبندگی دوسندگی