نردبان، (برهان)، سلّم، نردبان از رسن که آویزند: دست وزبان بدو نرسد کس را آری به ماه بر نرسد لاتو، فرخی، سپه صف زد از گرد دز چارسو دل مهر و مه رزم کرد آرزو ز پیکان کین آتش انگیختند به هر جای لاتو درآویختند، اسدی، - امثال: لاتو به ماه نرسد، ، زینه، پایه، (برهان)، گردنا، و آن چوبی باشد مخروطی و میخی کوچک بر سر آن نصب کرده که اطفال ریسمانی بر آن پیچند و نوعی برزمین اندازند که مدتی چرخ زند، (برهان)، فرفره، تله که آلت گرفتن حیوانات است، (برهان)