مخفف گوهربفت. به معنی گوهرآگین باشد. گهربافته. جواهرنشان. گوهرنشان. که در میان تار و پود آن گوهر به کار برده باشند. زربفت. پارچۀ زردوزی که در آن جوهر دوخته باشند. (از بهار عجم) (از ناظم الاطباء) : چو خورشید در قیر زد شعر زرد گهربفت شد بیرم لاجورد. فردوسی. قبا و کلاه گهربفت خویش دگر هدیه هر چیز ده گنج بیش. فردوسی