معنی گو گو (گَ) نام یکی از ملازمان خسرو پرویز (ولف) : به گستهم گفت این ’گو’ بی خرد نباید که با داوری می خورد. فردوسی. ، نام پادشاه هند. (فهرست ولف) : پدر چون بدید آن جهاندار نو بفرمود تا نام کردند گو. (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2471) لغت نامه دهخدا