محمدعلی. نام پدر قاآنی بود که به گلشن تخلص میکرد و اصلش از ایل زنگنۀ کرمانشاه بود. مدتی در اصفهان و شیراز بسر برد. در عروض و قافیه تتبعی داشت در ایام مشیب او که زمان شباب مؤلف بود مکرر در شیراز صحبتش دست میداد. مردی قانع، درویش مشرب و متوسطالطبع بود. بزرگان عهد رعایتش لازم میشمردند و سیاق اشعارش پسندیده فصحای زمان بیفتاد. پسران قابل از او ماندند که یکی از آنها جناب میرزا حبیب الله ، متخلص به قاآنی رحمه الله بود و از فحول فضلای شعرای معاصرین گردید. او راست: دلم دارد تمنای وصالش دریغا از تمنای محالش به بالینم میاریدش دم نزع مباد از مردنم گیرد ملالش و نیز از اوست: شده تابش ز زلف از تاب زلفی پریشانی بجمع لشکری بین ز ناز آن خون که مردم را به دل کرد کنون بر عارض از چشم ترش بین. (از مجمع الفصحاء ج 2 ص 422). و رجوع به تاریخ ادبیات ادوارد براون ص 216 شود