معنی گل گل (گَ) در تداول عامه با یکدیگر برابری توانستن. - از گل هم برآمدن، از پس هم برآمدن. - گل هم انداختن، بیکدیگربند کردن. - گل هم کردن، بیکدیگر پیوستن. ، گریبان. یقه (در لهجۀ قزوینی) لغت نامه دهخدا