معنی گشت
- گشت (گَ)
- خربزه. (الفاظ الادویه). خربزه برادر هندوانه. (فرهنگ رشیدی) (برهان). وبمعنی خربزه مثال و شاهدی ندارند (لغت نویسان) شاید پالیز خربزه را که به کاف تازی کشت گویند کاف پارسی گمان برده اند و معنی خربزه دانسته. (آنندراج) ، کدو. (ناظم الاطباء) ، حنظل. (برهان). حنظل که خربزۀ ابوجهل باشد. (فرهنگ رشیدی)
