معنی گزنگو گزنگو (گَ زَ) بتۀ خار که بر آن ترانگبین نشیند. (زمخشری در کلمه طرنجبین). گزانگبین. (شعوری) : اگر لازم آید ترا مسهلی مشو از گزنگو بدل غافلی. (شعوری ج 2 ورق 303). رجوع به گزنبو شود لغت نامه دهخدا