جدول جو
جدول جو

معنی گزش

گزش
(گَ زِ)
گزیدن. لسع. لدغ. (منتهی الارب) :
من بفریاد از عنای سبش
نیش از الماس دارد او به گزش.
طیان.
، با زخمه زدن ذوات الاوتار، مقابل کشش
لغت نامه دهخدا