معنی گزر
- گزر (گُ زِ / زَ)
- مخفف گزیر است که چاره و علاج باشد و ناگزیر بمعنی ناچار. (برهان) (آنندراج) :
برعادتی که باشد گفتم که کیست آن
گفت آنکه نیست در غم و شادیت از او گزر.
انوری (از آنندراج).
بر تخته اش ز تخت کشیدند ناگهان
بگذشت از آن گذر که نبودش از آن گزر.
صاحب تبرستانی (از آنندراج)
