معنی گردنگ گردنگ (گَ دَ) دیوث. (برهان) (جهانگیری) (آنندراج) : غفلت اندر طاعت سلطان حق گردنکشی است گردن گردنگ آن را تیغ بایدیا طناب. سوزنی. ، ابله. (آنندراج). احمق. (برهان) ، بی اندام. (آنندراج) لغت نامه دهخدا