معنی گردگردیدن گردگردیدن (زَ اَ تَ) چرخیدن گردوار. چرخ زدن. چرخ خوردن. تطوف. تطواف: چونکه گردی گرد، سرگشته شوی خانه را گردنده بینی وآن تویی. عطار لغت نامه دهخدا