ریشه یا مادۀ مکرر مولیدن، ، عمل این دست آن دست کردن، عمل مس مس کردن، (یادداشت مؤلف)، عمل درنگیدن و تأخیر کردن: برای تو مهان در انتظارند سبک تر رو چرا در مول مولی، مولوی، منتظر در غیب جان مرد و زن مول مولت چیست زوتر گام زن، مولوی، و رجوع به مول و مول مول زدن و مول مول کردن شود، کلمه امر یعنی باش و درنگ کن و به جائی مرو، (ناظم الاطباء)