جدول جو
جدول جو

معنی گاززدن

گاززدن
(یِ گَ دی دَ)
دندان زدن. دندان فروکردن. فروبردن دندان. بریدن با دندان جزئی از چیزی را برای خوردن: خیار را گاز زدن، سیب را گاز زدن
لغت نامه دهخدا