جدول جو
جدول جو

معنی کهنگی

کهنگی
(کُ نَ / نِ)
فرسودگی و پارگی. (ناظم الاطباء). رثاثت. بلاء. بلی ̍. عتاقت. حالت و چگونگی کهنه. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : وبد، کهنگی جامه. (منتهی الارب) ، پیری و سالخوردگی، قدمت. ضد نوی و تازگی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا