به زبان محلی کرمانی به معنی مقنی و چاخو است. (حاشیۀ المضاف الی بدایع الازمان چ عباس اقبال ص 42). کاریزکن. چاه کن: آنچه از فروع و مرافق عمل دیوان کرمان یافت همه فنا کرد... یا به گل کار و کهنکین داد. (المضاف الی بدایع الازمان ایضاً ص 42). گفتند ما از پیران شنیده ایم که آفت شهر بم از رود آبارق است، اگر آوردن آن رود و در خندق شهر افکندن میسر گردد لابد دیوار خراب شود و شهر گشاده، پس فرمودند تا جملۀ بازیار و کهنکین حوالی بم و نرماشیر جمع کردند و از بیست فرسنگی رود آوردند و در خندق افکند... (تاریخ سلاجقۀ کرمان تألیف محمد بن ابراهیم). رجوع به کهن شود