جدول جو
جدول جو

معنی کورگان

کورگان
آنکه از جانب مادر هم پادشاه زاده باشد و در لغات ترکی نوشته که شخصی که نسبتش به سلاطین رسد و نسبت دامادی هم داشته باشد و به کاف اول فارسی و کاف دوم عربی به معنی پادشاهی که دختر خاقان چین در حبالۀ نکاح او باشد، (از آنندراج) (از غیاث)، گورگان، کورکان، (فرهنگ فارسی معین)، و رجوع به گورکان شود
لغت نامه دهخدا