جدول جو
جدول جو

معنی کوبش

کوبش
(بِ)
عمل کوبیدن. کوفتن. (فرهنگ فارسی معین) :
چنان کوبش گرز و کوپال بود
که دام و دد از بانگ بی هال بود.
اسدی (از فرهنگ فارسی معین).
و رجوع به کوبیدن و کوفتن شود
لغت نامه دهخدا