جدول جو
جدول جو

معنی کنف

کنف
(کُ نُ)
جمع واژۀ کنوف و کنیف. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ کنیف. (اقرب الموارد). جمع واژۀ کنیف. مستراحها. مبالها. (فرهنگ فارسی معین) : ’و این نام غایط از آن افتاد که عرب را کنف نبود در جدران، در زمان اول به صحرا می شدند...’. (کشف الاسرار ج 2 ص 518 از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا