جدول جو
جدول جو

معنی کنش

کنش
(زُ)
رشتۀ گلیم بافتن. (منتهی الارب). تافتن رشتۀ گلیم. (ناظم الاطباء). تافتن اطراف گلیم را. (از اقرب الموارد) ، نرم ساختن مسواک درشت را. (منتهی الارب). نرم کردن مسواک خشن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا