معنی کنبیدن
- کنبیدن (مُ عَیْ یَ تَ)
- برجستن مرادف جنبیدن... و با کاف عجمی اصح است. (انجمن آرا) (آنندراج). برجستن و خیز کردن. (برهان). برجستن. (از فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی). برجستن وخیز کردن و برآمدن. (ناظم الاطباء) ، مایل شدن. منحرف گشتن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
