معنی کمر کمر (زَ) چیره شدن در بزرگی سر نره. (آنندراج). کمره کمراً، چیره شد او را در بزرگی سر نره. (منتهی الارب). چیره شد بر وی در بزرگی حشفه. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا