معنی کلع کلع (زَ زَ بَ) چرکناک گردیدن سر. (منتهی الارب) ، خشک گردیدن و برچفسیدن چرک بر کسی یا چیزی. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) : کلع الوسخ علی رأسه کلعاً، چرک بر سر وی خشک گردید. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا